نگار برخلاف بسياري از مجرمان وقتي به گذشته برميگردد نه از فقر صحبت ميكند و نه از دعوا و كشمكشهاي خانوادگي، او البته مدعي است بيگناه بوده و جور پسرش را ميكشد. نگار گذشتهاش را اينطور شرح ميدهد: پدرم مغازهدار بود و مادرم خانهدار، ما مشكلي در خانواده نداشتيم اما چون درسم ضعيف بود كلاس سوم راهنمايي ترك تحصيل كردم. ديگر حوصله رفوزه شدن و تجديد آوردن نداشتم بعد از آن خانه ماندم تا اينكه در 18 سالگي شوهر كردم.
همسر نگار مردي به ظاهر متين و موقر بود. او ميگويد: شوهرم كار ميكرد و منبع درآمد داشت. بعد از ازدواج هم مشكلي بين ما پيش نيامد و من خيلي زود...
امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ...
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه می کشیدم که نابودت می کنم ! به زمینو زمان می کوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا می کشی و... خلاصه فریاد می زدم که دیدم یه دختر بچه...
آخرین نظرات خوانندگان
سجادریاضت |
5 خرداد 1391 | 12:15 |
اقای امیدوارسلام .ای کاش ازمن راهم مثل عکس بهشتی میگذاشتی خوش به حال بهشتی .امیدوارم هرجاکه باشی تنی سالم بیاموزی.شاگردتوریاضت | ||
[Web] - | ||
[ویرایش] [ارسال ایمیل به نظر دهنده] [حذف] [ پاسخ ] نظر متعلق به مطلب با عنوان:مهدی جان تولدت مبارک |
سجاد جان عکس تو را هم درست کردم ،
امیدوارم راضی شده باشی . (آموزگارت:امیدوار)
بهتر از نیکى، نیکوکار است، و زیباتر از زیبایى، گوینده آن است، و برتر از علم، حامل آن است، و بدتر از بدى، عامل آن است، و وحشتناکتر از وحشت، آورنده آن است.
امام علی نقی(ع)
در جنگلي بزرگ و زيبا ، حيوانات مهربان و مختلفي زندگي مي كردند . يكي از اين حيوانات كلاغ پر سر و صدا و شلوغي بود كه يك عادت زشت هم داشت و آن عادت زشت اين بود كه هر وقت ،كوچكترين اتفاقي در جنگل مي افتاد و او متوجه مي شد، سريع پر مي كشيد به جنگل و شروع به قارقار مي كرد و همه حيوانات را خبر مي كرد .
هيچ كدام از حيوانات جنگل دل خوشي از كلاغ نداشتند. آنها ديگر از دست او...
طاووس مغرور باز هم با ناز و كرشمه در حاليكه پرهايش را باز كرده بود وارد جنگل شد. آقا خرسه را ديد ، اما به او سلام نكرد .
خانم خرگوشه را ديد، رويش را از او برگرداند .
سنجاب كوچولو را ديد ، به او اخم كرد .
طاووس مغرور خيال مي كرد كه چون پرهاي زيبايي دارد پس بهترين و...
زرافه زرد مثل هميشه در جنگل شروع به قدم زدن كرد . تنهاي تنها بدون هيچ دوستي !
راستي چرا زرافه هميشه تنها بود؟
چرا به جز آسمان و سر شاخه درختان و...
يك مرد شكارچي ، چند روز پشت سر هم ، به شكار رفت و چيزي نتوانست شكار كند .
يك روز صبح زود از خواب بيدار شد و سوار اسب شده و به طرف كوهستان رفت ، تا يك گوزن شكار كند .
هر چه كوهستان را گشت نتوانست گوزني پيدا كند ناچار شد كه...
مرد به ماهيها نگاه ميكرد. ماهيها پشت شيشه آرام و آويزان بودند. پشت شيشه برايشان از تخته سنگها آبگيري ساخته بودند كه بزرگ بود و ديوارهاش دور ميشد و دوريش در نيمه تاريكي ميرفت. ديوارهي روبروي مرد از شيشه بود. در نيم تاريكي راهرو غار مانند در هر دوسو از اين ديوارهها بود كه هر كدام آبگيري بودند نمايشگاه ماهيهاي جور بهجور و رنگارنگ. هر آبگير را نوري از بالا روشن ميكرد. نور ديده نميشد، اما اثرش روشنايي آبگير بود. و مرد اكنون نشسته بود و به ماهيها در روشنايي سرد و...
پایتخت کدام کشور هستم
که اگر وارونه ام کنی
در زبان انگلیسی معنی
« نو و جدید » می شوم !
بلند بالا ، که بال هایش حریر
لبش سلطان ، دندانش وزیر
اگر بر سر زند تاج مرصع
مکان منزلش زیر زمین !
سید مهدی بهشتی
**********************************
پسر گل و دوست داشتنیم
تولدت مبارک
انشاا.. 110 سال دیگر هم عمر با عزت کنی
دوستت دارم یه عالمه هر چی بگم کمه
آموزگارت:امیدوار
میلاد دلدار
**********************************
پسر گل و دوست داشتنیم
تولدت مبارک
انشاا.. 110 سال دیگر هم عمر با عزت کنی
دوستت دارم یه عالمه هر چی بگم کمه
آموزگارت:امیدوار
حدیثی از امام محمّد باقر (ع)
تو را به پنج چيز سفارش مي کنم : اگر مورد ستم واقع شدي ستم مکن ، اگر به تو خيانت کردند خيانت مکن ، اگر تکذيبت کردند خشمگين مشو ، اگر مدحت کنند شاد مشو ، و اگر نکوهشت کنند ، بيتابي مکن .
بحارالانوار ، دار احياء الترا العربي ، ج 75، ص (167)
به نام خدای آفریننده ی فجر
بهمن
در سرزمین و مام من آمد ز بهمن جام من
بی سنگران با صفا شهد شهادت شد شفا
فجر آفرینانی دگر شد فخر ایرانی دگر
دیوی برون شداز نهان آهی بر آمد از جهان
ظلم و ستم برچیده شد گل ها سراسر چیده شد
در راه مردی مهتدی روح بلند و مقتدی
با مردمانی جان نثار بهمن در آمد زین غبار
حق آمد و باطل بشد ماه آمد و غافل بشد
دستی برآمد از زمان مشتی بزد برآن دهان
نوری برآمد از سفر شوری درآمد از نفر
پر شد زنور و روشنی چشم و دل هر برزنی
آمد امام انس وجان همچو قمر در آسمان
آزادی و آزادگی شد هدیه بر هر زندگی
سراینده:پریوش جهانشاهی
مدیر دبستان زینب کبری(س)
سجاد یزدان پرست
**********************************
پسر گل و دوست داشتنیم
تولدت مبارک
انشاا.. 110 سال دیگر هم عمر با عزت کنی
دوستت دارم یه عالمه هر چی بگم کمه
آموزگارت:امیدوار
همکاران عزیز :
لطفا در نظر سنجی مربوط به
مراسم روز معلّم 14 / 2 / 91 شرکت نمائید.
با کمال تشکر
پنج شنبه 14 اردیبهشت91
گروه سرود پیش دبستانی آموزشگاه معلّم
با لباس های ملّی و قومیتی ایرانی ،
سرود ملّی را اجرا نمودند.
با تشکّر از نوآموزان باهوش و خلّـاق ،
و
مربیّان آموزشگاه
عکس های دیگر در ادامه مطلب
پنج شنبه 14 اردیبهشت91
گروه سرود پیش دبستانی آموزشگاه دکتر محمّدمعین
با لباس های محلّی ایرانی ،
سرودهای زیبایی اجرا نمودند.
با تشکّر از نوآموزان باهوش و خلّـاق ،
و
مربیّان آموزشگاه
عکس های دیگر در ادامه مطلب
پنج شنبه 14 اردیبهشت91
گروه طناب زنی آموزشگاه های گلپایگان
حائز رتبه اول استان اصفهان
مربی:آقای انصاری
پنج شنبه 14 اردیبهشت91
گروه ژیمناستیک آموزشگاه های گلپایگان
حائز رتبه اول کشوری
عکس های دیگر در ادامه مطلب