به نام خدای آفریننده ی فجر
بهمن
در سرزمین و مام من آمد ز بهمن جام من
بی سنگران با صفا شهد شهادت شد شفا
فجر آفرینانی دگر شد فخر ایرانی دگر
دیوی برون شداز نهان آهی بر آمد از جهان
ظلم و ستم برچیده شد گل ها سراسر چیده شد
در راه مردی مهتدی روح بلند و مقتدی
با مردمانی جان نثار بهمن در آمد زین غبار
حق آمد و باطل بشد ماه آمد و غافل بشد
دستی برآمد از زمان مشتی بزد برآن دهان
نوری برآمد از سفر شوری درآمد از نفر
پر شد زنور و روشنی چشم و دل هر برزنی
آمد امام انس وجان همچو قمر در آسمان
آزادی و آزادگی شد هدیه بر هر زندگی
سراینده:پریوش جهانشاهی
مدیر دبستان زینب کبری(س)
نظرات شما عزیزان: